رخ خاطرات

پر از غم و سکوت می نویسم از روز ها و فصل ها با سختی و تلخی واژه ها

می سپارم در زندگانی فقط به باد و باران فصل ها   غم و اندوه دلم را

می سپارم به بادبیز خزان و تاب و ستان سال ها  رهگذر و بی وفای روزگار را

می نشینم چین اتاق و می نگارم از روزگار  از برزن و دیار و بادیه ها

می نشینم در سیاهی ساحل وجود سایه ها  می نگرم به سرخی کلام ها به تلخی جمله ها

می بارم بیشتر از ابر باران بهار تا به یاد بیاورم گریه کودکانه خاطره ها

می بارم بیشتر از ریزش خانه خرابه های شهر تا بهار نشود پاییز واژه ها

من بیدارم و بی تاب و بی خواب   بی سکوت می نشینم در رخ خاطرات

قدم میزنم در واژه ها تا بیابم جمله ها

 

قدم میزنم در جمله ها تا بیابم واژه ها


شعر های جدید واژه ,جمله ,نشینم ,خاطرات ,بارم بیشتر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جایی برای بودن ketabgallery جدیدترین اخباز تکنولوژی ایران dooctormobile سیتو فا ss تعطیلی مدارس